سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوش هیجانی قسمت اول

پنج شنبه 87/10/12 6:44 عصر| هوش هیجانی، هیجان | نظر

هوش هیجانی

چکیده

امروزه هوش هیجانی[1] به عنوان یک موضوع جدید در حوزه روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است . مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است مبین نقش هوش هیجانی و مؤلفه های آن در جنبه های مختلف زندگی فرد همچون پیشرفت تحصیلی ، ازدواج، شغل،روابط اجتماعی و... می باشد. لذا در بررسی حاضر در ابتدا پس از ذکر تاریخچه و تعریف و تشریح هوش هیجانی و مؤلفه های آن، به مبنای زیستی هوش هیجانی خواهیم پرداخت . در ادامه راه های افزایش هوش هیجانی و تحقیقاتی که در زمینه هوش هیجانی انجام شده را ، بررسی خواهیم کرد .

واژه های کلیدی : هوش هیجانی ، مؤلفه های هوش هیجانی،دستگاه لیمبیک،بادامه

 

در حدود 2000 سال پیش افلاطون گفت: تمام یادگیری ها دارای یک زیر بنای هیجانی و عاطفی است . متاسفانه تفکر حاکم در این 2000 سال این بود که هیجان ها مانع انجام کار و تصمیم گیری هستند و و تمرکز حواس را مختل می کنند .

در دهه های 1930 و 1920 ثورندایک[2] از هوشی نام می برد به نام هوش اجتماعی ایده هوش هیجانی پس از 50 سال بار دیگر توسط گاردنر(1983) دنبال شد . گاردنر با انتشار کتاب (قالب های ذهن) خود در برابر دیدگاه هوشمندی (دیدگاهی که معتقد بود مهمترین استعداد افراد بهره هوشی آنهاست) قد علم کرد . به گفته این کتاب ، هوش واحد یکپارچه ای وجود ندارد که موفقیت در زندگی را تضمین کند . بلکه طیف گسترده ای از هوش که هفت نوع اصلی دارد (کلامی ، ریاضی –منطقی ، جسمانی ، فضایی ، موسیقی ، درون فردی ، برون فردی) می باشد . در سال 1980 بود که هوش هیجانی نام فعلی خود را بدست آورد ابتدا سالوی و مایر[5]در سال 1990مفهوم هوش هیجانی را معرفی کردند ، و 5 سال بعد دانیل گلمن[6] در 1995 با انتشار کتاب هوش هیجانی به آن شهرت بخشید . نظریه هوش هیجانی دانیل گلمن هوش درون فردی و بین فردی (در نظریه گاردنر ) را گسترش داده و بر توانایی شناخت ، درک و تنظیم و نظارت بر احساسات و هیجانات خود و دیگران و استفاده از آن در جهت هدایت افکار ، اعمال و ارتباطات خود و دیگران تاکید می کند (لطف آبادی ، 1384 ، ص189). بار آن[7]برای اولین بار در سال 1980 بهره هیجانی[8] را مطرح کرد و در همان سال بر تدریس پرسشنامه هوش هیجانی [9]اگر چه نظریه هوش هیجانی مورد انتقاد برخی از روانشناسان قرار گرفته و آن را نه از مقوله هوش بلکه برخی صفات شخصی شمرده اند (ایزارد[10] 2001) . اما این نظر در سالهای اخیر مورد توجه روانشناسان تربیتی قرار گرفته و مربیان و معلمان نیز ، به دلیل کاربردهای آن در کلاس درس ، از آن استقبال کرده اند . لذا نظریه هوش هیجانی را نیز باید مانند سایر نظریه های هوش ، مورد توجه قرار داد .

هیجان چیست؟

هیجان ها چند بعدی هستند ، آنها بصورت پدیده های ذهنی ، زیستی ، هدفمند و اجتماعی وجود دارند . هیجان ها تا اندازه ای احساس های ذهنی هستند به این صورت که باعث می شوند به شیوه خاصی (مثل عصبانیت یا شادی) احساس کنیم . اما هیجان ها واکنش های زیستی نیز هستند یعنی پاسخ های بسیج کننده انرژی که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیت که فرد با آن مواجه شده ، آماده می کنند . هیجان ها هدفمند هستند . مانند گرسنگی که هدفش زنده نگه داشتن سازواره است . هیجان ها پدیده هایی اجتماعی نیز هستند و همراه علائمی قابل درک برای دیگران مانند اخم کردن که علامتی است از نارضایتی و ناراحتی یک فرد . با توجه به این چهار ویژگی جان مارشال ریو[12] در کتاب (انگیزش و هیجان) هیجان را اینگونه تعریف کرده است : هیجان ها پدیده های احساسی – انگیختگی – هدفمند و بیانگر کم دوامی هستند که به ما کمک می کنند با فرصتها و چالش هایی که هنگام رویدادهای مهم زندگی مواجه می شویم ، سازگار شویم.

دانیل گلمن نیز در کتاب هوش هیجانی هیجان را اینگونه تعریف می کند : هیجان اشاره به یک احساس یا فکر و حالت های روانی و بیولوژیکی مختص آن و دامنه ای از تمایلات شخصی برای عمل کردن بر اساس آن (احساس و فکر) دارد .

از لحاظ فیزیولوژیکی ، یک هیجان فرآیندی جسمانی است شامل نوسان های بارز در وضعیت انگیختگی فرد . این تغییرات دگرگونی های ضربان قلب ، سرعت تنفس ، تعریق غدد عرق و غیره مشهود است . از لحاظ روانی هیجان واکنشی خوشایند یا نا خوشایند تجربه می شود که ما با واژه هایی توصیفی از قبیل شادی یا خشم از آنها نام می بریم (براهنی ؛ 1378 ، ص 192)

تعریف هوش هیجانی

با توجه به مطالبی که در بخش مبانی زیستی هوش هیجانی ذکرخواهد شد ، هوش هیجانی به چگونگی کنترل و هدایت تکانه های دستگاه لیمبیک خصوصا بادامه اشاره دارد ، که مطلوب و متناسب با موقعیت زمانی و مکانی فرد و هنجارهای جامعه باشند .

دانیل گلمن هوش هیجانی را نوع دیگری از هوش می داند که مشتمل بر شناخت احساسات خود و استفاده از آن برای ایجاد تصمیم هایی مناسب در زندگی است . توانایی اداره مطلوب خلق و خوی و وضع روانی و کنترل تکانش هاست . هوش هیجانی عبارت از این است که فرد به چه میزان از هیجانات ، عواطف و احساسات خود آگاهی دارد و چگونه آنها را کنترل می نماید . هوش هیجانی شامل مؤلفه های خود آگاهی ، تعادل هیجانها ، بر انگیختن خود و همدلی می باشد . هوش هیجانی توانایی درک هیجانها و عواطف به منظور دست یابی و هیجان هایی است تا ضمن کمک به تفکر بهتر بتواند منجر بر شناخت هیجان ها و عواطف گردد (تجلی و نصر اللهی 1387؛ نقل از مایر و سالوی).

هین استیو[13]در کتاب (هوش هیجانی برای همه ) شناخت آنچه باعث احساس خوب و بد در درون ما می شود و اینکه چگونه از احساسات بد به احساسات خوب برسیم را هوش هیجانی می داند . و دکتر دیوید برنز[14] کتابی تحت عنوان (از حال بد به حال خوب) دارد که در آنجا به تفصیل درباره چگونگی تفسیر ما از تکانه های هیجانی ، و برگزیدن دیدگاههای بهتر بحث شده است.

 


پیوند به سایت های مرتبط با تعلیم و تربیت